مطالعات نشان داده اند که افراد مبتلا به دیابت دو برابر افراد بدون دیابت در معرض کم شنوایی هستند. مطالعات حاکی از علل احتمالی آسیب به رگ ها یا اعصاب گوش داخلی هستند که معمولا از عوارض همراه با دیابت می باشند. متخصصان علم شنوایی براین باورند که دیابت شنوایی شما را از چند راه متاثر می کند، تغییرات شیمیایی رگ های خونی و اعصاب در گوش داخلی، اختلال در برخی اندام های موثر در انتقال اصوات ، و تولید انواع سمعک که باعث رشد عوامل قارچی و عفونت های کانال گوش شده و به نوبه خود باعث ضخیم شدن و یا از بین رفتن سلول های حساس به شنوایی که برای شنیدن وبرقراری تعادل لازمند می شود.
کم شنوایی مشکلی است که با افزایش سن نمود دارد لذا بسیاری از سالمندان این تغییر را همانند سایر تغییرات ناشی از سن پذیرفته و در صدد راه چاره ای برای آن نیستند که این مسئله آنها را در معرض ریسک بالاتری برای بروز فراموشی و یا اختلالات شناختی رایج در دوره سالمندی قرار می دهد. مطالعات نشان می دهند که سالمندان با کم شنوایی نسبت به سالمندان شنوا بیشتر در معرض ابتلا به فراموشی هستند.
یکی از روش های طبقه بندی پتانسیل های برانگیخته شنوایی، تقسیم بندی بر اساس زمان نهفتگی آن ها می باشد. بر این اساس، پتاسیل های با زمان نهفتگی کوتاهتر دارای منشا محیطی تر و پتانسیل های با زمان نهفتگی طولانی تر دارای منشایی مرکزی تر می باشند.
در یک تقسیم بندی کلی، 3 نوع پاسخ خواهیم داشت:
1. پتانسیل های با زمان نهفتگی کوتاه
دارای نهفتگی کوتاه و از 0 تا 10 میلی ثانیه می باشد. این پاسخ بیشتر نشان دهنده فعالیت های حلزون، عصب شنوایی و تا حدودی مغز میانی می باشد. از جمله آزمون هایی که در این دسته قرار می گیرد می توان به الکتروکوکلئوگرافی(ECochG) و ABR اشاره نمود.
2. پتانسیل های با زمان نهفتگی میان مدت (متوسط)
پاسخ های با زمان نهفتگی 10 تا حدود 80 میلی ثانیه می باشد فعالیت بخش های مرکزی تر شنوایی می باشد و از جمله از آزمون هایی که در این دسته قرار می گیرد می توان به آزمون AMLR اشاره کرد.
3. پتانسیل های با زمان نهفتگی بلند مدت (طولانی)
پاسخ های با زمان نهفتگی 80 میلی ثانیه به بالا می باشد و فعالیت بخش قشری شنوایی را منعکس می سازد. از جمله آزمون هایی که در این دسته قرار می گیرد، می توان به LLR، P300، MMN و ... اشاره کرد.
بر طبق یک اصل، با افزایش زمان نهفتگی پتانسیل های برانگیخته شنوایی، پاسخ مرکزی تر، دامنه بیشتر، فرکانس کاهش و اثر عوامل درونی (نظیر توجه یا سطح انگیختی) بر پاسخ ها بیشتر می گردد.
ضربه های مکانیکی موجب درجات متفاوتی از پارگی و گسیختگی زنجیرة استخوانی می شوند ، اما عفونت علت اصلی این ضایعات بشمار می رود. ضربه های وارد به سر حتی اگر منجر به شکستگی استخوان تمپورال نگردند ، می توانند موجب انقطاع زنجیره شوند، دراین مورد یک یا همة استخوانها آنهم به شکلهای مختلف ممکن است در اثر ضربة وارد به سر متاثر شوند، به این ترتیب که ممکن است دستة استخوان چکشی ، زائدة بلند سندانی ، یا ساقهای رکابی دچار شکستگی شوند ویا استخوان سندانی جابجا گردد. یابد اذعان داشت که احتمال بروز این عارضه در شکستگی تمپورال که در آن ضربة شدید به سر وارد می شود بسیار محتمل است.
غیر از موارد یاد شده ضربه های به پردة تمپان نیز می توانند ایجاد انقطاع در زنجیره نمایند. بطور مثال هنگام شیر جه در آب و ضربه با کف دست (ضربة سیلی در هنگام بازی می تواند سبب پارگی پردة تمپان، در رفتگی زنجیرة اســتخوانی و همو تمپانوم یا تجمع خون در گوش میانی شود). علل دیگر آسیب ها می توانند در اثر استفاده از گوش پاکن یا ورود اجسام نوک تیز به گوش باشد.
برخورد توپ در حین بازی به دهانة مجرای شنوایی خارجی ایجاد فشار ناگهانی وپارگی پردة تمپان می نماید.در ورزشهایی که به سر ضربة مستقیم وارد می شود مانند بازی فوتبال احتمال ایجاد کم شنوایی حسی - عصبی تا حد کر کامل زیاد است. مشاوره شامل حفاظت از گوش سالم و ممانعت از ورود ضربه های متعدد بعدی است.در موارد ناشی از ضربه ،درد یک علامت است وبه هنگام شکستگی استخوان تمپورال فلج عصب هفتم نیز ممکن است وجود داشته باشد. بیشتر در مواردی که انقطاع زنجیرة استخوانی همراه با ترشح گوش میانی است، افت شنوایی کمتر از میزان معمول گسیختگی (45 تا 60 دسی بل) خواهد بود که این امر به علت انتقال بخشی از امواج صوتی از طریق مایعات گوش میانی است.در ادیومتری امپدانس ، تمپانو گرام نوعAd (کامپلیانس1 بیش از حد و عدم وجود رفلکس )مشاهده می شود. هر عاملی که باعث شلی پردة تمپان( منومریک) شود، می تواند تاثیری مشابه بر روی پردة تمپان داشته باشدو تمپانو گرامی مشابه انقطاع زنجرة استخوانی داشته باشد.
برخی از محققین معتقدند وقتی از پروپ تـــن660 هرتز بجای 220 هرتز استفاده شود ،در انقطاع زنجیره تمپانو گرام W شکل ایجاد می شود .
این سوالی است که برای بسیاری از مراجعه کنندگان ما پیش می
آید: در صورتی که عصب شنوایی دچار نقص فیزیکی و یا عملکردی نشده باشد می تواند در
حضور صدا تحریک شود و این تحریک توسط هسته های بسیار پیچیده نورونی و مراکز مغزی
شناسایی و رمز گشایی میشود تا پیام صوتی درک شود
.
حال اگر عصب دچار ضعف شده باشد(در اثر پیر گوشی ، ضربه صوتی
و..)در مواجهه با صداهای معمول گفتاری تحریک نمیشود، و اگه این روال به مدت طولانی
بین ۷ ماه تا ۵ سال ادامه یابد نتیجتا عصب دچار
محرومیت شنیداری شده و درک صدا با مشکل روبه رو میشود
.
در این مرحله بهترین راهکار برای درمان و توانبخشی عصب افزایش شدت صوت تا سطح تحریک کنندگی برای برای عصب است که این مهم را میتوان به وسیله یک سمعک مناسب با تنظیم دقیق و علمی به انجام رساند.